شهود
مرحله دوم عبودیت این است که انسان به گفته امام صادق هیچ تدبیری برای خود نیاندیشد . خدایی که ما را آفریده امور ما را تدبیر می کند در عبودیت اگر انسان باور کرد که مخلوق و عبد است یقین خواهد کرد که خالق او رازق او هم خواهد بود و هرگز از او غافل نخواهد شد . اولین مرحله عبودیت کسب مال است چون اولین پله عبودیت بذل مال در راه خداوند است در نامه 31نهج البللاغه امام علی(ع) خطاب به امام حسن (ع) می فرمایند متمسک شو به خدایی که تو را آفرید و به تو روزی داد و خواهد داد و دست به دامان غیر نزن .اگر کسی در مقابل انسان ثروتمندی تواضع کرد ثلث ایمان خود را ار دست داده است چون خدا را رازق ندانسته است و عزت را از خدا و رسولش نمی داند .پس باید قلبا به این درک برسیم که به سبب اهل بیت است که مخلوقات روزی می گیرند در این حالت دیگر غم رزق نداریم و فقط به انجام وظایف الهی می پردازیم عملی که ما را به خداوند نزدیک کند و هر آنچه که ما را از خداوند دور کند در واقع بت ماست بت مال پرستی بت زن و فرزند. در قسمت اول این مرحله از عبودیت ما باید خداوند را منشا فیض و سبب ساز بدانیم خدایی که همه اسباب را تهیه کرده و در قسمت دوم بدانیم که تمام این این اسباب و این عالم هستی برای این است که ما با تکیه به خدا به خدا برسیم یعنی ما بی نیاز از وسیله نیستیم و خداوند هم این اسباب را بی هدف خلق نکرده است درست است که باید یقین پیدا کنیم به اتکا به خداوند ولی وقتی یقین ما کامل شد نباید دست از کار و کوشش یکشیم البته فراموش نکنیم که اگر در توکل ضعیف باشیم در ایمان ضعیف هستیم و ضعف در ایمان باعث می شود که در کسب روزی به گناه کشیده شویم.اما توکل و تلاش لازم و ملزوم یکدیگرند پس تلاش و کوشش با توکل به منبع لا یزال الهی باید اساس کار ما باشد. طرز تفکری هست که میگوید تنها با توکل روزی ما می رسد باید به یاد داشته باشیم که این نوع توکل مخصوص کسانی است که دارای درجه عبودیت بالایی هستند و انسان باید حد خود را بشناسد و به اندازه ایمان خود توکل کند و مثل عموم مردم به تلاش بپردازد وکسب روزی حلال نماید و با شکر مداوم رزق و روزی خود را افزایش دهد.
مرحله دوم عبودیت این است که انسان خودیت را کنار بگذارد.در مرحله اول انسان متصف به صفت بخشندگی میشود چرا که خود را مالک حقیقی ندانست در مرحله دوم خودی نمی بیند که خودبینی کند در راه دین جان می دهد . ابا عبد الله امام حسین(ع) مراحل عبودیت را در صحرای کربلا به نمایش گذاشتند در ابتدا از همه چیز گذشت و در آخرین لحظات عمر با پیشانی به زمین می آیند و در هنگام بریده شدن سرشان زمزمه می کنند که الهی رضا به رضائک خدایا من راضی به رضای تو هستم خدایا من راضی به قضای تو هستم هر چه تو امر کنی در اوج عبودیت و بندگی گردن می نهم خدایا من تسلیم مطلق تو هستم هیچ معبودی جز تو برای من وجود ندارد ای فریاد رس فریاد رسان.چگونه میتوان به این مرحله رسید این مقدار معرفت بستگی به جهان بینی انسان و تکرار و تمرین دارد امام از همه چیز گذشت و جانش مخاطب کلام خداوند شد وخداوند به او گفت یا ایتها النفس المطمئنه ای نفس مطمئنه ای حسین ای کسی که به درجه اطمینان روحی رسیدی و نفس تو الهی شده بازگرد به سوی پروردگارت که خدا مشتاق دیدار و همنشینی با توست هم خدا از تو راضیست و هم مقامی به تو می دهد که تو از او راضی و خوشنود باشی این مرحله آخر عبودیت است. هرکس یقین کند که خداوند به او اجر می دهد و قیامت وجود دارد دیگر بخل ندارد.
همه مردم طالب سودنداما هر کس بر اساس جهان بینی خود سود و معامله را در یک چیز می بیندجهان بینی مادی سود را در تجارت و بازار می بیند در حالی که جهان بینی الهی سود را در معامله با خداوند می بیند حالا کدامیک شلوغ تر است مسجد یا بازار ؟! پس بیشتر مردم جهان بینی مادی دارند اما مومن سلامتی اش و مالش را حفظ می کند تا در راه خدا آنرا بدهد و اگر نیت الهی بود خداوند خود خریدار اموال ماست و در عوض حیات ابدی به ما خواهد داد.
در ادامه بحث عبودیت باید بگوییم که اساس عبودیت توجه به خداوند است این توجه در فطرت ماست اما نیاز به مراقبت دارد تا این توجه روز به روز بیشتر شود اما اگر فریفته دنیا شدیم به مرور زمان این توجه از بین میرود و حالا عبادت تمرینی است برای مهار قوای تخیل و وهم برای توجه همیشگی به خداوند. در نماز جان ما میخواهد بالا برود اما تن گرفتاراین دنیااست و موفق شدن در رهایی بستگی به این دارد که چقدر به قوای تخیل خود ریاضت داده باشیم که این نکته ای حیاتی است عبادت در واقع بیدار کننده انسان است و نجات بخش از غفلت ها. عبادت ینی آزاد شدن از همه قید و بندها وقتی آزاد شدیم رکوع می کنیم رکوع همان تعظیم فقط و فقط در پیشگاه خداوند و سجده یعنی پیشانی عبودیت و ذلت را به خاک سائیدن مقابل خداوند و لا غیر. عبودیت یعنی آزادی و آزاده فقط گردن به فرمان خداوند مینهد آزاده استکبار نمی ورزد کسی که در محضر خداوند دعا نمی کند تکبر می ورزد مستکبر است.
عموما انسانها از سه بعد اسیر دنیا میشوند بعد اول مالک دانستن خود است البته باید تکلیف خود را با مالکیت های ظاهری که داریم روشن کنیم از نظر اسلام این مالکیت ظاهری که خداوند به ما عطا مرده است محترم است اسلام ما را تشویق به کسب مال و حفظ آنها کرده است اما نکته ظریفی که وجود دارد تا دچار تضاد نشویم این است که ما چگونه این مالکیت ها را نزد خود تجزیه و تحلیل میکنیم در واقع ما صاحب اصلی اموالمان را از یاد نبریم .مرز عبودیت و شرک اینجاست عبد واقعی کسی است که تلاش کند اما همه را امانت خداوند بداند و همه اموال را در مسیر رضایت خداوند مصرف کند در این صورت روحیه بخشندگی پیدا میکند به راحتی انفاق می کند و از صفت رذیله بخل نجات پیدا می کند.
خداوندا
به ما آن چنان ایمانی عنایت کن که خود را اسلام نشمریم و دین معنا نکنیم و نفسانیت خود را با رضایت تو اشتباه نگیریم.
بار الها
دینمان را از سیاستمان جدا مکن و دینمان را ابزار سیاستمان قرار مده و دینمان را تابع سیاستمان مپسند.
خداوند
معانی از واژه های خود دور افتاده اند و واژه ها معانی واژگون یافته اند. معانی را به واژه ها بازگردان!
یگانه معبود
به هنر مندان بیاموز که در کار مقدس خلق به تمجید مخلوق نیندیشند و محراب قدسی آفرینش را به نام و نان و ریا نیالایند.
خداوندا
پناه بر تو از جمود و تحجر
پناه بر تو از نفس مداری و دنیا پرستی
پناه بر تو از گناه آرایی و توجیه گری
پناه برتو از آرزوهای حیوانی و آمال این جهانی
پناه بر تو از لغزشهای ناگهانی
پناه بر تو از رسوایی آن جهانی
پناه برتو از سیاه دلی و سیاه اندیشی وسیاه بینی
By Ashoora.ir & Night Skin