سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهود

تا محرم کمتر از دو ماه دیگر باقیست آیا آماده شده ایم تا امسال با معرفت بیشتردر فضای روحانی محرم  جرعه جرعه از شراب عشق بنوشیم؟

به این بهانه و به امید قرب الهی از راه معرفت امام حسین(ع) نگاهی به کتاب زیبای کربلا مبارزه با پوچی ها اثر استاد اصغر طاهر زاده می اندازیم .

نهضت و حکمت امام حسین(ع) یک انتخاب واقعی مافوق رسم زمانه است چرا که علم مبنای انتخاب عالم است یعنی عالم هر چه انتخاب می کند عالمانه انتخاب می کند و اینچنین انتخابی انتخاب آزادانه است و برعکس ترس مبنای حرکت انسان جامعه زده و مرعوب است و چنین انسانی انتخاب آزاد ندارد . انتخابی که بر اساس کشش های غریزه یا ترس باشد آزادانه نیست.معاویه می داند که عده ای تحت تاثیر جو جامعه انتخاب و زندگی میکنند و در حقیقت انتخاب ندارند و لذا معاویه نقشه و حیله خود رااز همین جا شروع می کند و همان افراد را طعمه سیاست های خود قرار میدهد  و چنین انسانهاییی کم نیستند. معاویه حکومت زورمدارانه ای را برپا می کند که انسان دارای اقتدار روحی آن شرایط را نمی تواند تحمل کند ولی انسانهای بی محتوا به راحتی طعمه پوچی زمانه ای می شوند که ترس بر آن حکومت می کند و آلت دست قرار می گیرند.



نوشته شده در دوشنبه 90 مهر 25ساعت ساعت 1:58 عصر توسط خانم سخائی| نظر

و عرفان یعنی سرسپردگی یعنی حضور هر جا که یار ما را خواند جهت احیای دین عرفان یعنی حضور به جا و به موقع . اما بلا عبودیت را در ما بالا می برد و وقتی انسان این مراحل را طی کرد عاشق می شود مولوی در دفتر اول از اشعار 3162 به بعد مثال زیبایی می آورد با این مضمون که اولین مرحله گندم محبوس می شود در زیر خاک مدتی از همه چیز محروم می شود از هوا از نور از آزادی در آن دوران ریاضت گندم فعل و لنفعالاتی انجام می شود و بعد از مدتی ریاضت سر از خاک بر می آورد رشد و تکامل می یابد و هر خوشه گندم صد دانه می شود و قیمتش افزون می شود برکت پیدا می کند و مورد توجه کشاورز قرار می گیرد.حال کسانی که خودشان از خوشی های دنیا کنار می کشند از بسیاری نعمتها  شهوات و تعلقات خود را محروم می کنند تا در آن زندان نفس و رابطه ای که در آن تاریکی با خدا برقرار می کنند از پرتو آن رابطه حیات پیدا می کنند .گندم بار دیگر به بلا مبتلا شد گندم را زیر سنگ آسیاب کوفتند و له کردند تا آرد شد له شد اما نابود نشد یلکه به آرد باارزش تبدیل شد در مرحله بعد تبدیل به نان شد و به آتش بلا گرفتار شد و زیر دندان له شد آیا با این خمیر شدن بی ارزش شد ؟نه اینجا تبدیل به چیزی می شود که نمی توان برایش قیمت گذاشت از برکت کوفته شدن زیر دندان باعث قوت بدن می شود بدن که قوت گرفت روح هم به تبع آن نیرو می گیرد چون بین روح جسم تلازم وجود دارد و با هم قرین و همنشین هستند و در هم تاثیر می نهند روح با قوتی که گرفته محو خدا می شود و ارزش بی نهایت پیدا می کند.

در صفحه 308 جلد اول کتاب میزان الحکمه حدیثی از پیامبر آمده که روزی جبرئیل با پیامبر شروع به صحبت کرد و گفت خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید من وقتی دنیا را خلق کردم به دنیا وحی کردم که ای دنیا تلخ شو خشن شو سخت و دشوار شو بر اولیا و دوستان من تا اینکه به تو دل نبندند چون هرچه به تو انس بگیرند از من دور می شوند و میزان حبشان به لقائ الله کم می شود و من به دنیا وحی کردم که ای دنیا سهل و نیکو و گوارا شو بر دشمنان من تا آنقدر به تو دل ببندند که از مرگ و ملاقات من بیزار شوند .

یکی از فواید بلا این است که مومنین حقیقی از غیر حقیقی شناخته می شوند چون مومن صادق بلاها را عین راحتی و آسایش می بیند یعنی نمی خواهد به خودش تلقین کند که من به خاطر خدا صبر می کنم بلکه در بلا جز راحتی نمی بیند .یک تفاوت ظریف دارد اینکه شما به استقبال بلا بروید و آنرا برای رضای خدا و به امید ثواب تحمل کنید ولی باز هم از آن رنج می برید اما عده ای اصلا سختی در بلا نمی بینند که بخواهند تحمل کنند.

ما هر لحظه در معرض بلا هستیم برای شناخت بلا ها نیاز به بصیرت و شامه الهی داریم تا اعماق هر چیزی را ببینیم و بلاها را بشناسیم. اگر انسان گناه نکند به محض اینکه کوچکترین گناهی را دید بوی گند گناه مشامش را آزار می دهد پس این شامه قوی در پرتو تهذیب نفس و خود سازی بدست می آید. امام علی (ع) در حدیث 388 از کلمات قصار بلاها را به سه دسته تقسیم می کنند که باقی بلاها هم در این سه گروه می گنجدمی فرمایند سختترین بلا فقر و تنگدستی است انسان فقیر در شهر خود میان آشنایان خود هم غریب است .سختتر از فقر بیماری است و سختتر از همه اینها بیماری دل است قلب اگر مریض شد و در صدد رفعش بر نیامدی به مرور زمان قسی می شود یعنی هیچ راه نفوذ نور در آن پیذا نمی شود . ترک ذکر و یاد خدا قلب را قسی می کند  ذکر خدا را در هیچ ئحالتی فراموش نکنید.

نکته بعد اینکه گشایش بعد از بلا به انسان می رسد امام زمان وقتی ظهور می کنند که جامعه عاشورایی باشد یعنی ظلم به نهایت خود و خوبی به نهایت خود رسیده باشد و ما زمینه ظهور را فراهم کرده باشیم اما ما خودمان داریم با بی غیرتیمان با انزوا یمان و بی تفاوتیمان این زمینه را از بین می بریم لذا بلا و سختی هر روز در جامعه زیاد می شود به طوری که هیچ پدری اختیار دخترش را ندارد چون به وظیفه مان عمل نکردیم اینقدر خوار و بی ارزش شدیم که حتی فرزندانمان هم به حرف ما گوش نمی دهنم چگونه انتظار داریم جامعه به حرف ما گوش کند .



نوشته شده در چهارشنبه 89 اسفند 25ساعت ساعت 2:56 عصر توسط خانم سخائی| نظر بدهید

تا اینجا مشخص شد که اگر ادعای عشق کردیم باید همت کنیم هر زمانی که دین خدا و حکومت اسلامی نیاز داشت به یاری ما ببینیم کجا میدان جهاد ماست در همان زمینه آماده و مجهز شویم و وارد میدان شویم لذا تا زنده هستیم یک لحظه نباید سکوت کنیم و آسایش طلبی کنیم خدا دوست دارد که تو همیشه در تکاپو باشی برای خدا آشفته باشی برای خدا اگر کوشش کنی و به جایی نرسد بهتر از این است که بخوابی و تلاش نکنی و عید عاشق روزی است که جانش  را در راه خدا بدهد خدا مباهات میکند به بنده ای که برای خدا در سختی ها جان می دهد.در روز عاشورا مشخص شد که چقدر انسانها به دنیا وابسته اند عده ای حتی در روز عاشورا هم فرار کردند یکی از دلایلی که ما در جبهه فرهنگی  در جنگ در استقامت کم می آوریم ضعف در بصیرت و آگاهی عمیق دینی ماست اگر با نیت خالص و بصیرت پیش برویم به نتیجه می رسیم.هرکس معرفت به امام پیدا کند و مورد توجه امام زمان قرار بگیرئ پرده از چهره فطرتش برداشته می شود و مقام ولایت را درک می کند آنگونه که ظرفیت وجودی او اقتضا می کند ظرف ایمانی و فطرت او اقتضا می کند به همان میزان ولایت را درک می کند و عاشق ولایت می شود معرفت کامل به اندازه وسعت خودش به امام زمانش پیدا می کند این عشق و رابطه دو جانبه می شود.اگر سالها با امام باشی پشت سر امام باشی هیچ فایده ای ندارد تا وقتی که حقیقت امام را درک نکرده باشی و اگر بدانی چه وظیفه ای داری چه حقی بر گردن تو دارند در دنیا و آخرت با آنها هستی آنها هم عاشق تو هستند.

رجعت ما به آخرت است و حب ما به آن وطن نشانه ایمان است هدف عاشق وصال حقیقت است و دین واقعی مبارزه با تبعیض و بی عدالتی و فساد است مبارزه با زراندوزی و تجمل گرایی و تفرعن است مبارزه با کاخ نشینی و سرمایه داری های آنچنانی است اگر این ابعاد را نداشته باشیم که دین نداریم رنج و بلایی هم ما را تهدید نمی کند یک دیندار بی درد هستیم درد حقیقت دین نداریم در هر مرحله از دین بلاهایی خاص نهفته است هر چه ایمانت بالا می رود مسوولیت اجتماعی هم بیشتر می شود دیگر در قبال هیچ یک از تحرکات اجتماعی و سیاسی نمی توانیم بی تفاوت باشیم نمی توانیم بگوییم این سوال سیاسی است برو از نماینده سیاسی ولایت فقیه سوال کن و من نماینده دینی ولایت فقیه هستم این تفکیک دین از سیاست و اسلام آمریکایی است اسلام بیدردهاست وقتی وارد اسلام شدی در قبال هر مسئله ای که متوجه اسلام باشد مسوولی باید جوابگو باشی همه اینها برای این است که مدعی دروغگو نتواند وارد این وادی شود راه عشق یک راه اختصاصی است باید در آن دلت را به آب و اتش بزنی از هیچ چیز نترسی به هیچ کس دلخوش نباشی و از هیچ کس چشمداشتی نداشته باشی و فقط حرف حق را بزنی و از حق دفاع می کنی این است که تنها اخلاص و صداقت و استقامت است که می توانند قدم در این راه بگذارند و به مقصد برسند .بلا و آزمایش را خداوند جزئی از زندگی ما قرار داده است زیرا در آن مبزان تقوای قلوب به خدا می رسد تا مبزان اخلاص و سخاوت ما مشخص شود لذا هرچه سختی بیشتر مقام قرب هم بالاتر .فرق است میان آن روحانی و بسیجی که در اولین مرحله دین باقی مانده و به کارهای آسان و بی خطر و سودمند اکتفا میکند تا آن کسی که هر روز سعی می کند مقام ایمانش را بالا ببرد و هر جا که دین در خطر باشد همانجا حاضر می شود و با مال و جان و زبانش خطر را از دین دفع می کند .

و یکی از دلایل بلاها هم برای این است که خداوند می خواهد تکبر و خود پسندی را از دلها خارج کند اصلا فلسفه عبودیت این است که انسان تکبر را از دلش بیرون کند چون تکبر تنها صفت خداوند است که آنرا به غیر از خودش برای هیچ یک از خلایق پسندیده است .



نوشته شده در دوشنبه 89 اسفند 23ساعت ساعت 7:16 عصر توسط خانم سخائی| نظر بدهید

عشق با مقامهای دنیوی و جلب نظر مردم منافات دارد امسان اگر عاشق شد باید در سرای ملامت سکنی گزیند چون عشق اهل ملامت را برمی گزیند کسانی که به خاطر او دل به هر دریایی بزنند از سرزنش هیچ کس نهراسند و فقط خدا را محبوب خود قرار دهند .ملا حسین واعظ کاشانی در کتاب روضه الشهدا صفحه 15پیرامون دلایل خروج حضرت آدم از بهشت روایتی می آورد که می فرماید در کتاب بحر الحقایق آورده اند که حضرت آدم به این خاطر از بهشت خارج شد که با عشق در آویخت و کسی که عاشق است باید با بلا و سختی روبرو شود تا در عشقش آزمایش شود و آنجایی که آدم ساکن بود جای این آزمایشات نبود بهشت بود البته نه آن بهشت موعود -چون کسی که وارد بهشت موعود شد در آن جاودانه است-شاید باغی از باغهای دنیوی بوده .به هر حال امتحان خدا با آسایش و راحتی یهشت سنخیتی ندارد و دوستان خدا طالب بلا هستند چون هر لحظه در بلا به خدا نزدیتر می شوند .اما در مورد حضرت آدم (ع)خداوند او را در بهشت قرار داد و او را نهی کرد از یک درخت نخورد و آن درخت درخت محبت بود که خداوند برای آدم کاشته بود اما چرا او را نهی کرد اول به این خاطر آدم باید با طی مراحل مختلف به درجه محبت می رسید تا به درجه عشق می رسیدپس آدم باید به محبت می رسید تا مزه محبت را با معرفت بچشد.دوم اینکه خداوند می خواست آدم حریص شود به آن درخت و به سمت آن میل پیدا کند چون برای درک عشق به دارالبلا باید می رفت .آدم به دنبال عشق وارد دنیا شد دنیایی که هیچ آسایشی در آن نیست و غربت و تنهایی را به آسایش یرای رسیدن به عشق ترجیح داد .آدم به خاطر عشق آواره و بدنام شد و اولین بلایی که به آن گرفتار شد دوری از خدا بود چون قرب خداوند را چشیده بود این فراق برایش خیلی سخت بود.کسی که به معرفت الهی رسیده بزرگترین درد برایش دوری از خداست .در روایت داریم که بین علی (ع) و خداوند هیچ حجابی وجود ندارد حال برای چنین فردی آبا ضربت خوردن یا بی وفایی مردم بزرگترین درد است یا فراق خداوند دعای کمیل حقیقت را در مورد این عرفا به ما می گوید.از این باب است که علی (ع) سر در چاه می کند و درد دل می کند .و در مورد حضرت آدم(ع)خداوند در ابتدا برای آزمایش او را از خودش دور کرد و آدم دویست سال در فراق خداوند آنچنان گریه می کرد که از هوش می رفت. و آدم وقتی از خدا دور شد به همسرش حوا انس گرفت پس خدا گفت که باید از هم جدا شوند وقتی بلاهای آدم تمام شد نوبت توبه آدم می رسد بنابراین خداوند کلماتی را به او یاد داد تا تا بوسیله آنها توبه کند و آن کلمات اسامی و معرفت پنج تن آل عبا (ع) بود و آدم بواسته این کلمات به عشق خداوند نایل شد مقامی که آدم برای رسیدن به آن از بهشت اخراج شده بود اما قبل از توفیق توبه آدم مراحلی را طی کرده بود تا توبه او پذیرفته شد اولین مرحله حجب و حیا آدم بود که خود را از زمین هم پوشاند دومین مرحله گریه طولانی  و سوم دعا وتوسل و بعد اتصال به آل محمد(ص).



نوشته شده در سه شنبه 89 اسفند 17ساعت ساعت 5:46 عصر توسط خانم سخائی| نظر بدهید

بلا و آزمایش فرصت خوبی است برای محک خوردن اندازه ایمانها. به راستی چه تفاوتی بین ما و اصحاب امام حسین(ع) وجود دارد که ما با یک امر به معروف کوچک یا با یک صدقه مردود می شویم و آنها آن بلاها را دیدند و صبر کردند یکی از دلایلش این است که اندازه و شدت یا کم و زیاد بودن بلاها و میزان موفقیت انسانها بستگی به ایمان اخلاص و معرفت و تقرب آنها به خداوند متعال دارد چون هر که از برکات این چهار مورد برخوردار باشد به خدا عاشق تر می شود وقتی انسان با معرفتی که کسب می کند عاشق خدا شد از هر آنچه که او را به خدا نزدیک می کند لذت می بردو استقبال می کند این است که انبیا بیشتر از همه گرفتار بلا می شدند و بهد از آنها علما که وارثان انبیا هستند چه سختی هایی در راه اسلام کشیدند و ما هم هرچقر به انبیا نزدیک شویم همانقدر به بلا آزموده می شویم . یکی از آزمایشها برای مومن این است که مومن حتی از دست مومنان دیگر هم در امان نیست از زخم زبان ها و کم توجهی ها .بلای دیگر دشمنان هستند دیگری بلای شیطان و نفس اماره است. و بلای امراض و گرفتاری ها از هر طرف به او تیر می بارد هیچ وقت احساس آسایش امنیت و رفاه نمی کند .اما مومن واقعی و اهل ولایت و عشق چاره ای ندارد جز اینکه برای تکمیل شدن عشق و محبتش مبتلا به بلا شود .

چهارمین فایده بلا این است که گناهان و آلودگی ها و ناخالصی ها تنها بوسیله بلا دور می شود.پنجمین فایده بلا این است که هرکس مورد بلا واقع نشود مغبوض خداست فایده ششم :بلا بهترین نعمت خداوند است انسان مزه ایمان واقعی را نمی چشد مگر اینکه بلا را یک نعمت و راحتی بداند .هفتم :بلا زینت مومن است کرامت مومن و جایگاه مومن به اندازه بلایی که کشیده بالا می رود خانواده شهدا چه جایگاه بالایی دارند . هشتم :بلا باعث بیداری انسان می شود باعث توجه انسانهای غافل می شود که اولین مرحله سیر به سوی خداوند است .نهم: بلا باعث محو گناهان می شود مریضی اجر و پاداش ندارد اما گناهان را می ریزد تب نسیمی از جهنم است که خیلی سریع گناهان را می ریزد. دهمین فایده :بلا علامت محبت خدا به بنده است .



نوشته شده در سه شنبه 89 اسفند 17ساعت ساعت 5:10 عصر توسط خانم سخائی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin