سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهود

ایام مقدس محرم و صفر تمام شد؛ ایامی که در آن وصل به معشوق به مدد جانهای همیشه زنده ی کربلایی آسانتر می نمود و مسیری که آنقدر سخت پر بلا بود گویی به نگاه خاص امام حسین(ع) رفتنی تر شده بود؛ ایام رحمت خاص الهی تمام شد.کشتی وسیع امام حسین(ع)طوفان زدگان دنیای دون را به مقصد ساحل وصل بار گرفت و حاشا که دست مفلسی در راه مانده را بگیرند و او را به مقصد نرسانند . باشد که ره یافتگان شکر نعمت بگزارند مباد که نور ولایت حسین(ع) در پس حجاب های خودپرستی به قتلگاه نفس اماره برود و اینبار ره یافتگان در زمره قاتلان حسین(ع) و ملعونین این زمان و هر زمان در آیند.

چه شد که من بیمار خسته از نفس اماره دعوت شدم به نور و باز غفلت پیشه کردم و این قصه هر محرم من است. قصه غمبار مظلومیت امام معصوم و من چه می دانم معصوم کیست که بدانم امام کیست.دریغ که از پهنه وسیع نورانیت امام تنها حسرتش برایم ماند حسرت من اما از جنس غفلت است. اینکه چه دریچه رحمتی باز شده بود و من پشت پا به رحمت خاص خدا و به یاری امامم زدم ؛ امامی که تماما نور است و من سیه دل کی می توانم نور را درک کنم که بتوانم عاشق شوم؛ عشقی که مرا به مقصد می رساند. آری گره کور زندگی من بی عشق ماندن است بی عشق ماندن عینی یک قلب مرده که محکوم به زندگیست و چه سخت است این زندگی ؛ مردگی است این نشاید نام زندگی بر آن نهادن و یک عمر مرده بودم و ندانستم و حال که فهمیدم گیج و مبهوت مفهوم عشق باز ندانستم که عشق طلب می خواهد .اما به منزل طلب که رسیدم دیدم چقدر درمانده ام ؛ همه ظرفیت جان من سوخته بود و جایی برای طلب نمانده بود گناه همه وجودم را از آن خود کرده بود و بار رهایی قلبم را سخت می فشرد. همه عمر در خیال خام خود امام را انسانی والا می پنداشتم که می توان با چند نماز دست و پا شکسته و چند روزه نان و آب رضایتش را جلب کرد غافل از اینکه آنها به کمتر از نورانیت تمام وجود من راضی نبودند نورانیتی که با معرفت به آن ذوات نورانی حاصل می شد و چه محرم ها گذشت و من باز حیران "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" در اولین منزل طلب به خواب رفته ام . پا بر خون های مطهر ائمه هدی علیهم السلام می گذارم و در مسیر زندگی پیش می روم بدون آنکه ذره ای قلبم به لرزه در آید. چقدر آسان همه رنجها را از یاد بردم و باز غرق زندگی مادی شدم غافل از آن روز موعود که در آن جایگاه غافلان بد جایگاهی است.



نوشته شده در یکشنبه 91 دی 24ساعت ساعت 8:44 صبح توسط خانم سخائی| نظر

دیروز باران اشک از یادآوری حماسه ای به رنگ خون مهلت نمی داد تا بنگریم به حماسه در راه.امروز آدینه ای دیگر گذشت ؛آدینه ای که حلقه وصلی است میان حماسه حسینی و حماسه مهدوی .و ما از مکتب حسین مهدوی بودن را الهام می گیریم.

دیروز از غم فراق حسین (ع)گریستیم؛ امروز از فراق موعود.دیروز دست یاری به حسین فاطمه (ع) دادیم و امروز آیا یادمان ماند که دست یاری زینب (س)تا دنیا دنیاست یاری گر آنانی است که بر سر عهدشان با حسین(ع)استقامت می ورزند؛آنان که تمام زندگیشان وقف احیای دین خداست.

و آیا اسوه صبر و جهاد الگوی یک منتظر حقیقی نیست؛آنجا که نیست شدند در وجود ولی خدا؛ آنجا که زندگی بدون حضور ولی خدا برایشان معنا نداشت و شرط ازدواجشان شد پیوند همیشگی با امام زمانشان.آنجا که در آتش فتنه یزیدیان از همه زندگیشان گذشتند برای یاری ولی خدا تا حتی لحظه ای از یاری ایشان دست نکشند؛ آنجا که در سختترین لحظه زندگیشان ؛آن لحظه ای که تن پاره پاره برادر را دیدند و خوستند به سوی ایشان بشتابند اما امر ولی را اجابت کردند و به خیمه بازگشتند.احساس بر ایشان غلبه نکرد مطیع محض بودند.آنجا که با ایمان و بصیرت کاملشان حماسه حسین (ع) را کامل کردند با روشنگری کاخ یزید را برای ابد آوار بر سر دنیا طلبان کردند و بنیان اسلام پوشالی یزیدیان را با صبر و مقاومت الهی نابود کردند.

امروز جمعه ای دیگر به انتظار گذشت اما چرا آقایمان نیامد؟

اگرزمانه را غبار غفلت فرا نگرفته بود و فرصت رشد در دامان انقلاب اززینب های زمان سلب نشده بود امروز عصر عصر دیگری می بود.اما صد افسوس که آنروز که کمتر از یک دهه از انقلاب می گذشت؛ خواب غفلت علما و مجاهدان دیروز دفاع مقدس و انقلاب را در بر گرفت پس جهاد حسین زمان را پی نگرفتند و نهال انقلاب را به دست بندگان خوار دنیا سپردند وعده ای با سوء استفاده ازفقدان معمارکبیر انقلاب سقیفه ای دیگررا رقم زدند.

گویی هنوز پیام کربلا را درک نکرده ایم که در مقابل دنیای دنیا طلبان از اسلام گذشتیم و در مقابل حجاب هایی که اسلام ناب را در بر می گرفت سکوت پیشه کردیم.تا دنیا به ما رخ نمود با آغوش باز به استقبالش شتافتیم و فراموش کردیم که چه بسا حماسه حسین (ع) بدون زینب (س) به احیای اسلام نمی انجامید.از یاد بردیم که اماممان ما را ماموربه ایجاد تمدن اسلام و ساختن جهانی بر پایه شریعت الهی نمودند.

و چه زود عهد شکستیم...

 



نوشته شده در شنبه 91 دی 16ساعت ساعت 7:10 صبح توسط خانم سخائی| نظر

در فضای غبار آلود سال 88 که باطل لباس حق بر تن کرده با تمام قوا در صحنه ولایت ستیزی عرض اندام می کرد؛نگاهی به نقش آفرینی عظیم امت اسلامی در رویدادهای سخت و طاقت فرسای آن سال و معجزه ی 9 دی در تبیین نقش امروز امت راهگشاست.انتخاب وادی سخت امتحان الهی بود و پیروزی افتخارآفرین ?امت را چندین قدم به پیش برد.آزمونی برای عظمت بخشیدن به جبهه حق و غرق شدن جبهه باطل در ضلالت ؛ و راز برگزیده شدن یک امت هنوز مکتوم است.


ادامه مطلب

نوشته شده در شنبه 91 دی 9ساعت ساعت 10:23 صبح توسط خانم سخائی| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin