سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهود

امام من ای خمینی کبیر، هر مسلمان از ابتدای خلقتش با تو عهدی بست عهدی که تا قیام قیامت پابرجاست این عهد بمانند دینی بر گردن اوست دینی سنگین که برآوردنش اراده ای پولادین می طلبد هر چند که بسیاری از ما از یاد بردیم آن عهد را ، اسیر زمانه ظلمانی شدیم و تو و عهدمان را به فراموشی سپردیم. یادمان رفت که در سیمای تو ،در گفتار تو  و در رفتار تو سیره انبیاء و ائمه را دیدیم و دل در گرو مهرت دادیم و در راهت جان دادیم که راه تو راه انبیاست و چه سعادتی داشتند پدر و مادر ما که در زمانه تو زیستند و غم ندیدن امامشان، غیبت عزیز دلشان کمی سبک شد با دیدن روی ماه تو، آخر بوی پیراهن یوسف را استشمام می کردند. عطر وجودت چنان زمانه را پر کرده که کمتر کسی بود که سرمست نشده باشد ، هر دل روشنی با دیدن تو نشان ز یار گمگشته اش می یافت.

امام من از صلابتت بگویم ،از مهربانیت ،از عشقت به یار ،از سکوتت ،از صبرت ،از آرامشت ،از نگاه پر مهرت یا از قلب گشاده ات که تو همه اینهایی ؛ در وصف تو همینقدر بس که تو الگوی یک امتی  امتی که از تو یاد گرفتند صلابت را و مهر را هم ، ایمان را و صداقت را هم ، اراده را و پشتکار را هم ، شجاعت را و....   امتی که تاریکی زمان آنها را به ستوه آورده بود و شما آنقدر نورانی بودی به نور ائمه اطهار (ص) که یک امت را، یک جهان را به سوی نور رهنمون شوی . شما حقیقت را یافتید و چقدر زود با حقیقت انس گرفتید که کتاب شریف مصباح الهدایه را تقدیم جانهای تشنه نمودید. نمی دانم چقدر آیا از ما راضی هستید هر وقت به یادتان می افتم شرمسار می شوم آخر رهرو خوبی نبودم من عمل نکردم به کلام سرتاسر نورتان ، کلامتان که برخاسته از قران بود به خود که می نگرم خود را پراز جهل می یابم جهلی که غفلتم را باعث می شود، وای از غفلت که در دوران غفلت چه لحظات نابی را که از دست ندادم اما امیدوارم چرا که عذاب وجدانم نشان از این دارد که عهدم را فراموش نکرده ام.

این روزها جشن پیروزی یک امت را گرامی می داریم ، امتی ساکن در میهنی که اسلامی نبود اما تو اسلام را برایش به ارمغان آوردی اسلام ناب را وگرنه اسلام آمریکایی که باشد یا نباشد چندان فرقی به حال یک انسان که بخواهد انسان باشد نمی کند. امروز روز پیروزی توست بر باطل ، مسرورم به جای همه سالهایی که نبودم تا در پیروزی  سهیم باشم، نبودم تا با تو بیعت کنم و جانم سراسر عشق به خدا شود به برکت هدایت تو، هر چند که ما کودکان آن سالها بی نصیب از هدایت تو نبودیم و حتما چند سال اندک ، بودن با تو بود که ما را امروز شیفته اماممان خامنه ای نموده که اگر تو نبوی امروز مظلومیتش صد چندان بود!

ای جلوه خدا بروی زمین چگونه شکر نعمتی را که خدا بواسطه وجودت به ما ارزانی داشت به جای آورم که قبل از ظهور حقیقت بدست تو - همان انفجار نور ، همان انقلاب عظیم - هدف حیاتمان در پس حجاب های عظیم گم شده بود چشمهامان تحت حکومت باطل طاغوتی آنقدر غبار گرفته بود که حقایق همه برایمان مه آلود شده بود . چه در استبداد استعداد سوز رضاخانی چه در ضلالت سیاه محمد رضا آنچه ما را در عین آن سختی پایبند به آن دین در حجاب رفته گردانده بود هدایت اولیاء خدا بود و این ارتباط شما اولیاء با محبوب چه می کند که از دل ظلمت نور بیرون می آورد و همه فرو رفتگان در خواب زمستانی را به برکت بهار دلها از خواب غفلت بیدار کرده نور را به آنها هدیه می دهد. هدیه تو به ما شناساندن هدف زندگی مان بود . تو به یادمان آوردی که هدف حیاتمان جز با زیر پا گذاشتن دنیا بدست نمی آید و ما و روحانیون ما را دلسوزانه توصیه به زهد کردی آنجا که فرمودی “ هیچ افت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنها بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست ”و به حق ساده ترین و بهترین روش را به ما پیشنهاد کردی تا اصلاح شویم و در جایگاه والای خود قرار گیریم و به گمانم با امثال این فرمایشات خواستی به ما بگویی که ای فرزندان من خداوند همه عالم را در خدمت تو قرار داده پس در چارچوب شریعت عمل کن تا با چشم خود ببینی که همه چیز در خدمت توست و تلاش بی حاصل و در جهت باطل انجام ندهی و چه حکیمانه وسعت وجودی ما را به ما یادآور شدی و فرمودی که اگر ارزش انسان به مالش بود انبیاء باید همین کار را می کردند و باز فرمودی “فکر کنید ارزش انسان را بدست آورید ” و آیا ارزش انسان جز در مسیر انقلاب اسلامی بدست خواهد آمد ؟

 

با نگاه به فصل اول کتاب هدف حیات زمینی آدم

 

 



نوشته شده در جمعه 90 بهمن 21ساعت ساعت 4:47 عصر توسط خانم سخائی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin