با تامل در فضای رقابت سیاسی در چند ماه اخیر بر سر کرسی های مجلس نهم به جای رسیدن به فرد اصلح - به معنایی که تبیین خواهد شد-  به نکاتی می رسیم که این سوال را در هر ذهن رصد گر این موقعیت به جا می گذارد که آیا به راستی هنوز حجت بر سیاسیون اتمام  نگشته است؟

بر سر انقلابیون دهه های 40 و50چه آمده که امروز جوان مسلمان ایرانی باید شاهد نطق ها و سیاسی کاری ها و نزاع های ننگین در درون مجلس شورای اسلامی باشد؟ و شاید این افرادی که بعضا خود را فداییان انقلاب جلوه می دهند آن روزها برای اهداف دیگری به دنبال انقلاب بودند! که البته شواهد گواه واقعیتی دیگرند.واقعیت این است : آنانی که افکار انحرافی عمیق و بارز داشتند در همان سالهای ابتدایی انقلاب به مرور حذف شدند پس این فاصله اصولگرایان از اصول ، ریشه در مسایلی دیگر دارد که در این نوشتار به بررسی این مسایل می پردازیم . دلایل تغییر منظر این افراد را با نگاه به نظامی که پیغمبر(ص) در عرض ده سال شکل دادند به خوبی می توان تبیین نمود .

 

انقلاب اسلامی آغاز نظام اسلامی مبتنی بر آموزه هایی نظام نبوی است . پس این انقلاب ثمره تلاش تمام انبیا و امامان و صالحان و اولیا الله است و ما میراث داران این گنج گرانمایه هستیم پس شایسته است برای حفاظت از این میراث که با خون دلهای مطهر بدستمان رسیده به شناخت درستی از این نظام دست یابیم تا با درک جایگاه خود در این نظام به انجام تکلیف الهی نایل آییم . هر نظامی نیاز به رهبری دارد که راه را با تمام موانعش ، با همه مقتضیاتش بشناسد تا اگر در حرکت نظام نشانه های انحراف رصد شد با هشدارهای به موقع رهروان را به مسیر باز گرداند و رمز پیروزی نظام اسلامی بهره مندی از رهبری هوشمندانه و تبعیت قاطبه ملت از ایشان است .

چند صباحی مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال 80رهبر انقلاب امام خامنه ای که چندین سال از منافقان خوش چهره متحمل خون دلها گشته بودند و بر اساس اقتضائات رهبری صبر و مدارا و هشدار را اعمال می نمودند در بیاناتی انحراف از صراط را به ما و مسئولین با تمام ظرافت و دقت گوشزد نمودند . نظامی که سالها د ر چنگال لیبرالها و سکولارها کمتر مجال پیشرفت به سمت اهداف عالیه اش را می یافت و امید می رفت اندک خواص بصیر اهل حق با هدایت صحیح مردم آنرا از انحراف اساسی نجات داده به مسیر بازگردانند اما افسوس که باز هم آنقدر عده آن دسته از خواص کم بود که مغلوب خواص اهل حقی شدند که دل در گرو دنیا داشتند و اسلام  تنها بازیچه دستهای آلوده شان بود . خواصی که خیلی سال قبل امتحان الهی باطنشان راعریان  کرد اما آنقدر چشمان حق بینشان کم سو شده بود که ندیدند به مسلخ رفتن ایمانشان را .در حالی که  پنج سال پیش از آن نیز رهبر مان ویژگی های خواص اهل حق را  بیان کرده بودند اما امان از دنیا که وقتی به انسان رو می کند امتحان برای انسانها ی سست ایمان آنقدر پیچیده می شود که چه بسا حتی متوجه مردود شدن خود نیزنمی شوند.

اماممان خامنه ای کبیر شاخصه های نظام اسلامی را اینطور بر شمردند. شاخص اول ایمان و معنویت است ؛ همان موتور پیشبرنده حقیقی در نظام نبوی که از دل و فکر مردم می جوشد و دست و بازوی آنها را در جهت صحیح به حرکت در می آورد. ایمان ثابت و مستقر ایمانی است که با استدلال و بینش عمیق ایجاد شده و با عمل صالح پشتیبانی شده باشد. نظام اسلامی عادلانه مبتنی بر تفکرات اسلامی هدف انقلاب ماست و قرار است ما با تشکیل این نظام علاوه بر سعادتمندی خود و ملتمان آنرا به دنیا عرضه کنیم تا به عنوان یک نظام آرمانی در تمام جهان مستقر گردد.

تنظیم کننده نرم افزار حرکت نظام قوه مقننه است و اگر مجلس وظیفه قانون گذاری خود را به خوبی انجام دهد این قانون می شود روح حرکت . اینجاست که ریشه مشکلات فرهنگی اقتصادی و ....با وجود رضایت کلی از نظام اسلامی روشن شده نقش قانونگذاران به عنوان پایه گذاران حرکت برجسته می شود؛ چرا که اولین شاخصه نظام در درجه اول توسط قانون گذاران در سراسر جامعه جاری خواهد شد . پس قطعا بر افرادی که در این مسند قرار می گیرند لازم است باطنی نورانی داشته باشند. و آیا باطن جز به ایمان نورانی خواهد شد؟ پس آن زمان که امام خمینی مجلس را در راس امور خواندند به دلیل نقش عظیم آن در شکل دادن باطن این حرکت است. اینجاست که وظیفه خطیر مسلمان متعهد در پیشبرد اهداف نظام برجسته می شود تا با انتخاب انسانهای با ایمان – ایمانی که تعریف آن ذکر شد- و با نظارت و مطالبه دائم از انحراف نماینده مجلس تا آنجا که وظیفه حکم می کند جلوگیری نماید و جایگاه حقیقی امر به معروف و نهی از منکر اینجا مشخص می شود .

ایمان را به عنوان مهمترین شاخصه برای یک نماینده مجلس می دانیم زیرا عمل از پس ایمان سر بر می آورد و اگر نماینده به مبانی نظام اسلامی ایمان و معرفت داشت به طور خودکار به سمت اهداف حرکت می کند .اگر کسی با عقل و فطرت خود وارد این میدان شود راه را روشن و بی تردید و بی شبهه میابد و ریشه لغزش های آشکار امروز در اصولگرایان همین عدم دقت در زوایای ایمان است با دیگر مدعیان در عرصه سیاست کاری نداریم که یا ایمان ندارند یا اشکال اساسی در کارشان دیده نمی شود یا آنقدر ها هم بی ایمانیشان بروز پیدا نکرده است.اما خطر اصلی از جانب بعضی اصولگرایان است. نکته ای که می رود اصولگرایان را به مرز رسوایی بکشاند این است که کم شدن ایمان را انسان احساس نمی کند. وقتی یک لغزش و اشتباه رخ داد در ایمان اثر می گذارد و روزی می رسد که در یک میدان امتحان و جهاد کمبود ایمان خود را نشان می دهد . هر چند جهاد اصلی پیش روی اصولگرایان است اما این بی ایمانی امروز هم چالشها و مشکلات زیادی را برای نظام ایجاد نموده و حرکت نظام را آنجایی که در گرو تلاش مجلسیان بوده کند نموده است. نمونه ای از اظهاراتشان شاهدی است بر این مدعا (2): " در مجلس هشتم آنطور نبود که مطابق برنامه ریزی 4 سال را دنبال کنیم بلکه یک حالت انتظار در مقابل لوایح دولت داشتیم مشکل این است که ما حزب قوی دارای کادر دارای شعار نداریم که وارد مجلس شود و برنامه ارائه دهد. "

امام علی (ع) در حکمت 30 کتاب شریف نهج البلاغه ایمان را روی چهار پایه استوار می دانند 1- ایستادگی و استقامت در همه زمینه ها ؛طی سالهای گذشته بر مجلس شاهد نمایندگانی بودیم که با یک تهمت با یک تهدید و امثال این از مواضع خوب خود کوتاه آمدند. 2- یقین که یقین همان علم است نباید گذاشت شک مثل موریانه به پایه های یقین بیافتد؛ بارها در طی این سالها شاهد آشکار شدن ضدیت برخی نمایندگان با ولایت فقیه و با اسلام ناب محمدی بوده ایم .3- عدل ، اینکه دشمنی با کسی موجب نشود درباره او از عدالت کناره بگیریم ؛ تعامل بعضا خصمانه مجلس هفتم و هشتم از راس تا پایین با دولت خدمتگذار از نمونه های تا سف بار این بی ایمانی هاست. 4- جهاد ، جهاد یعنی مبارزه یعنی تلاش پر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن و جهاد خود چهار شعبه دارد : امر به معروف ، نهی از منکر ، راستگویی و صداقت حال باید دید پایه های ایمان نمایندگان منتخب چقدر استوار است ؟

شایسته است در رقابتهای جاری انتخاباتی نامزدها به جای پرداختن به مسائل حاشیه ای و رفتار ها و منش ناشایست میزان ایمان خود را به مردم اثبات نمایند . چیزی که می تواند دل مردم را جلب کند اخلاص لله است این راز قضیه است و یکی از لوازم مجاهدت خواص این است که در مقابل حرفها و ملامتها بیاستند و فقط به تکلیف الهی خود بیاندیشند ؛ این حرف دل ماست ، کاش می اندیشیدند؟

شاخص های دیگر نظام اسلامی از دل ایمان بر می آید : عدل و قسط ، علم و معرفت ، صفا و اخوت ، صلاح اخلاقی و رفتاری و تزکیه اقتدار ، عزت جامعه ، کار و حرکت و پیشرفت دائمی در گرو در راس بودن انسانهای با ایمان است.

اما ایجاد چنین نظامی اولا به پایه های اعتقادی و انسانی احتیاج دارد تا نظام بر پایه های آن افکار بنا شود ثانیا پایه ها و ستون های انسانی لازم است تا این بنا بر دوش آن قرار گیرد و اهمیت دو نهاد حوزه و دانشگاه به دلیل اهمیت این دو موضوع است . وظیفه اصلی این دو نهاد انسان سازی و تولید فکر است ابتدا باید به طور جدی انسان سازی در حوزه و دانشگاه دنبال شود تا این انسانها از دل منابع دینی فکر الهی تولید کنند فکری که ریشه در علم الهی دارد و قطعا حلال تمام مشکلات ماست.

اما در ساختار این دو نهاد هم مشکلات اساسی وجود دارد که آنها را از انجام وظایف مهم خود باز داشته است. آنقدر این دو نهاد در نظام اسلامی مهم هستند که اگر این دو نهاد اصلاح شوند تمام جامعه اصلاح می شود. چرا؟ زیرا همانطور که از سخنان رهبر مان بر می آید مشکل اساسی ما نداشتن انسانهای وارسته برای به دوش کشیدن بار انقلاب و انجام تکالیف سنگین است؛ انسانهایی که با ایمان و یقین و خودسازی و با پشتوانه عمل صالح راه را به روشنی یافته باشند تا در مسیر دچار انحراف نشوند. این انسان است که ساختار های صحیح را با پشتوانه فکر صحیح برای نظام اسلامی طراحی می کند و روح ایمان را با عمل طبق شریعت در تمام ساختار های نظام جاری می کند. این بروز و ظهور همان ایمانی است که علی (ع) را فاتح خیبر کردو مسلمانان با این نیرو بر امپراطوری ایران و روم غلبه یافتند.

بر تک تک انسانهای با ایمان در جامعه اسلامی لازم است تا حرکت جهادی در این مسیر را شروع نمایند تا موانع سر راه ایجاد دولت اسلامی که سالهاست به خاطر سنگ اندازی منافقان هزار چهره منتسب به نظام تحققش به تعویق افتاده را برداریم. و به طور قطع دولت اسلامی جز با داشتن مجلس اسلامی امکان تحقق کامل نخواهد داشت ؛ اما امروز شاهد هستیم دولتی که می خوهد در مسیر اسلامی شدن قدم بردارد با سنگ اندازی و هجمه همه جانبه منافقانی روبرو است که بر صندلی های مجلس تکیه زده اند . حال که بعضی از مسولین پر نفوذ نمی خواهند در خط ولایت قدم بردارند برماست تا خود به یک حرکت جهادی در مسیر تولید علم اقدام کنیم تا با تربیت انسانهای ولایت مدار به معنای حقیقی آن – نه آن چیزی که لقلقه زبان منافقان خفته در پوستین اصولگرایی است – و با تولید علم که همان تولید تمام لوازم تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است جهشی در این حرکت ایجاد نماییم باشد که مسوولین از خواب بر خیزند.

بدر وخیبر یعنی تقویت روحیه جهادی در همه زمینه ها . وقتی اماممان موقعیت امروزمان را بدر و خیبر می خوانند این یک دستور غیر مستقیم برای شروع یک جهاد عظیم است جهادی که البته توسط رئیس جمهور احمدی نژاد شروع شد و مدال ولایت مداری را بر گردنش آویخت تا همیشه تاریخ ان شاء الله ؛هر چند که بدخواهان و کینه ورزان و روسیاهان همیشه تاریخ بخواهند موضوع را واژگون جلوه دهند.

 در بدر اخلاص و جهاد پیروزی آفرید و در خیبر شجاعت و ایمان حضرت علی(ع) حماسه آفرین شد و نظام اسلامی را در برابر یهود خبیث پیروز گرداند امروز هم موضع گیری های مقتدرانه رهبر کبیر انقلاب

 اسلامی و روحیه جهادی رئیس جمهوری در برابر فرزندان خلف یهودیان خیبر نظام را در موضع اقتدار و عزت قرار داده است . همین روحیه جهادی و روحیه استکبار ستیزی که در گرو روحیه جهادی است باعث شد علی رغم تحریمهای فلج کننده امروز در این موقعیت باشیم پس اگر می خواهیم این موقعیت تثبیت و تقویت شود و روزی برسد که عزت مسلمین عالمگیر شودو مسلمین در جایگاه واقعی خود قرار گیرند تنها راه روحیه جهادی است که خود در گرو ایمان و تقواست .

اینک میدان تولید علم میدان جهاد و امتحان جوان و بلکه هر مسلمان ایرانی است و اگر در این مسیر توانایی داشته باشیم و کوچکترین کم کاری از ما سر بزند با تزلزل در ایمانمان به قهقرا می رویم و هرگزبه طورکامل به سعادت وعده داده شده دست نخواهیم یافت.

نوشته شده در پنج شنبه 90 اسفند 11ساعت ساعت 12:59 صبح توسط خانم سخائی| نظر