سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهود

مادر شهید حاج ابراهیم همت می گوید: ابراهیم از جبهه برای دیدن فرزند تازه به دنیا آمده اش به شهرضا رسیده بود .با اینکه دیروقت بود,نیمه شب با صدای گریه و تضرع او از خواب بیدار شدم و دیدم دارد نماز شب می خواند. صبح همان شب وقتی که ابراهیم قصد بازگشت به جبهه را داشت به او گفتم :یک مقداری بمان و خستگیت را رفع کن. پاسخ داد: مادر جان ما تا به حال در خواب های سنگینی غوطه ور بودیم اما حالا دیگر وقت بیداری است . ما هیچ وقت نمی توانیم تنها به راحتی واستراحت و راحتی خودمان فکر کنیم .اگر به این چیزها فکر کنیم دیگ نمی توانیم مزه ی بیداری را بچشیم .من خواب و استراحت دنیا را با تمام زرق برقش به دنیادارها می بخشم.مادر این دنیا تنگ است و جای من نیست....



نوشته شده در یکشنبه 89 اسفند 15ساعت ساعت 2:14 عصر توسط خانم سخائی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin