شهود
به این جا رسیدیم که باید مقدمات هر دو نوع رزق مادی و معنوی را با تلاش فراهم کردبا استفاده از اسباب. به عنوان مثال از خداوند می خواهیم اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک حال آیا با در خانه نشستن و تن به سختی ها ندادن و از زیر بار جهاد فرهنگی اجتماعی و نظامی شانه خالی کردن و به کنج آسایش خزیدن توفیق شهادت نصیب کسی شده است؟ لذا هر که می خواهد این رزق را کسب کند باید مقدماتش را فراهم کند و اما مقدمات اول هجرت : انسان از هر چیزی جدا شد و به سوی مقصدی رفت مهاجر است اگر تابستان به نیت زیارت و کسب فیض از امام معصوم حرکت کردی تو زائر الی الله هستی و وقتی به زیارت مشرف شدی اشکالی دیگر ندارد از اسباب لذت آنجا استفاده کنی چون به مقصد اصلی رسیدی اما اگر هجرت تو برای مال و ثروت باشد تو مهاجر مال و ثروتی پس اولین قدم هجرت نیت است و بدون نیت هجرت محقق نمی شود با نیت قرب الی الله همه کارهای ما رنگ خدایی می گیرد و بعد از نیت باید وارد عرصه جهاد شویم و با زبان با مال و در نهایت با جانمان از دین خدا دفاع کنیم دوم اینکه در میدان جهاد ثبات قدم داشته باشیم اصل استقامت چه در جهاد اکبر و چه در جهاد با دشمنان خدا چه در جهاد فرهنگی در همه زمینه ها باید آرام ولی پیوسته حرکت کرد اگر آرام رفتیم امید است که به مقصد برسیم جهاد تلاش در راه خدا در همه ابعاد است,اگر استقامت کردیم و خداوند خلوص نیت ما را دید می فرماید این بنده من شایسته اعطای درجات اخروی است یا ایتها النفس المطمانه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه ای بنده من نفس تو به درجه اطمینان رسید بازگرد به سوی خدا که از تو راضی هستیم و قتی این مراحل را طی کردیم شهادت سرخ در راه خدا نصیب ما می شود و اگر در راه خدا در خون خودهم نغلطیدیم خداوند ما را شهید قلمداد می کند مثل حج چرا خداوند این اعمال و مناسک ظاهری را مقرر کرده که هرکس استطاعت دارد یکبار در زندگی باید برود انجام دهد؟وقتی فلسفه باطنی حج رابررسی می کنیم درمی یابیم که خداوند از همه خلایق خواسته تا وصل به نور خودش شوند و به فنائ فی الله نائل شوند و بعد به بقای ابدی برسند خداوند می خواسته که بندگان لایقش غرق در توحیدش شوند و این با گفتن صرف محقق نمی شود زود فراموش می شود جاذبه های دنیا ما را فراموشکار می کند بنابراین از ما خواسته تا آن مراحلی که انسان را به کمال می رساند یکبار به شکل عملی انجام دهیم تا دیگر فراموش نکنیم این توحید عملی است . تمام مراحل عبودیت تا رسیدن به توحید در سفر حج خلاصه شده است و کسانی حاجی به حساب می آیند که این مراحل را قبل از سفر گذرانده باشند یا مصمم بر انجام آن بعد از سفر باشند اما بعضی از این سیر باطنی غافلند . در قربانگاه با ذبح گوسفند عالیترین مرحله خود سازی را انجام می دهیم که همان ذبح نفس و با ترشیدن موی سر باید تمام رذایل اخلاقی را از خود بزداییم و از همه تعلقات مجرد شویم .
پس ابتدا باید از گناه دور شویم چون عبادت ما را از بین می برد و قلب ما را مکدر می کند اگر می خواهیم با امام هم سنخ شویم حتی از خطورات ذهنی هم باید استغفار کرد در مرحله بعد مشغول عبادت شویم که عبادت خالی از گناه می شود اطاعت و اطاعت با استمرار ما را به عبودیت می رساند .در ماجرای کربلا آن زمان جمعیت بلاد اسلامی بیش از یک میلیون بود اما هیچ کدام حاضر نشدند منافع خود را در راه حق کنار بگذارند چون مالکیت ها را به واقع از آن خود می دانستند لذا دین را فدای دنیا کردند و امام حسین در اوج غربت می فرمایند مردم بنده کوچک دنیا هستند (عبد خدا نیستند چون عبد غیر خدا را عبادت نمی کند از هر چه غیر خدا استفاده می کند برای خدا از اهل بیت استفاده می کند برای رسیدن به خدا تفاوتش در این است که وقتی اهل بیت ما را به خدا رساندند ما از آنها بی نیاز نمی شویم و هر لحظه باید تحت اشراف آنها باشیم )دین فقط بر زبان آنهاست و تا زمانی بر گرد دین می گردند که دنیای آنها را تامین کند هرگاه دین با دنیا در تعارض بود دنیا را بر دین ترجیح می دهند و رهبران دینی را هم به مسلخ می برند .
نکته بعد انواع رزق است اولین و ابتدایی ترین رزق همانی است که برای ادامه حیات به ما می رسد و شریعت هم راهکارهایی برای افزایش آن پیش پای ما نهاده است.
دومین نوع رزق رزق معنوی است خداوند به همه خلایق می دهد برای رسیدن به هدف اصلی که باز هم این ارزاق وسیله هستند
اما سومین نوع فقط با توکل بدست می آید عبادات ما ما را وصل به نور خدا می کند و به بقای خداوند بقا پیدا می کنیم این رزق قوت خالص ارواح است که این رزق فقط نصیب اهل عرفان می شود کسانی که با ذائقه معنوی همه چیز را چشیده اند چون هر کدام از حواس ما یک حس باطنی هم دارد مثل وقتی که چشم بر گناهان می بندیم و آنگاه چشم دل باز می شود.
By Ashoora.ir & Night Skin